آسمان دیجیتالی

خدایا ، یادم ده که یاد کردنت را از یاد مبرم

آسمان دیجیتالی

خدایا ، یادم ده که یاد کردنت را از یاد مبرم

خاطره ای زیبا از شهید خلیل مطهرنیا

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ق.ظ

تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد! میگفت:

« امروز بچه ها دارن اینجا می جنگن و خون میدن، عده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم، توی شهرها عین خیالشون نیست! با خیال راحت درس میخونن، فردا هم که جنگ تموم بشه، همه مسئولیت های کلیدی مملکت رو بدست میگیرن، این رزمنده ها هم میشن محافظ یا زیر دست اون ها! »

وسعت دید عجیبی داشت، برای رزمنده ها می سوخت. یکی از روزها یک گوشه خلوت نشسته بود، حال غریبی داشت، تا آمدم حرف بزنم گفت:

« چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منو نمی بینی! کار من با دنیا تموم شده، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیگه با دنیا کار دارم، نه دنیا با من »

درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۴/۲۴
  • ۹۲۸ نمایش
  • آسمان دیجیتالی

نظرات (۱)

سلام 
برایتان موفقیت توام با سر بلندی آرزومندم
پاسخ:
سلام
ممنون، پیروز باشید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی