- ۰ نظر
- ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۶:۴۷
- ۵۲۵ نمایش
شاید دوچرخههای «سگوی» (Segway) در نظر بسیاری ظاهری جذاب نداشته باشند، اما از همان زمان معرفی (سال 2001) جلوتر از زمان خود شناخته میشدند.
از همان زمان، سیستم تعادل ژیروسکوپ و درک حرکت آن توسط بسیاری از طراحان کپی و در دیگر دستگاههای موبایل مورد استفاده قرار گرفت. حاصل این اتفاق تولید انواع دستگاهها مانند اسکیتبوردها و موتورسیکلتهای تک چرخ هوشمندتر بود. اما به نظر میرسد به زودی شاهد حضور یک دستگاه دیگر الهامگرفته از سگویها خواهیم بود.
«کوین هالسال» از مخترعین نیوزیلندی، ویلچر استثنایی جدیدی به نام «اوگو» (Ogo) اختراع کرده که برای اولینبار نیازی به دخالت دست در کنترل آن نیست و قادر است بر روی دوچرخ بایستد و افراد معلول را جابهجا کند. مانند یک سگوی، اوگو نیز به سنسورهای مختلفی مجهز است که حرکات راننده را درک و بر اساس آن به دستگاه جهتدهی میکنند. به عنوان مثال اگر راننده به سمت جلو خم شود، سنسورها منظور فرد را درک کرده و با فرمان به موتور، دستگاه به سمت جلو حرکت میکند.
جالب است که اگو در واقع یک سگوی است که هالسال آن را به قیمت حدود 10 هزار دلار خریده و با جداکردن بخش پایین و اصلی دستگاه، از آن برای ایجاد یک ویلچر استفاده کرده است. البته سگویها برای حرکت به دخالت دست نیاز دارند، به همین دلیل هارسال ناگزیر شد سیستم کنترل جدیدی را برای ویلچرش طراحی کند.
بسیاری از معلولین توانایی استفاده مداوم از سیستم کنترل دستی ویلچر را ندارند و به همین دلیل پتانسیل بالایی برای ویلچر اوگو در بازار وجود دارد. اوگو هنوز در مرحله پروتوتایپ است و به مرحله تولید نرسیده است، اما خالق آن اعتقاد دارد که میتواند طی مدت کوتاهی نمونه تجاری آن را تولید و روانه بازار کند.
جدیدترین تصویری که هابل منتشر کرده بدونشک بینظیر است... امروز ناسا آخرین تصویر ثبتشده توسط هابل را منتشر کرد که خوشه پنج قلو (Quintuplet Cluster) را به نمایش میگذارد. علت این نامگذاری به واسطه 5 ستاره پرنور این خوشه است. (کیفیت اصلی تصویر را از این لینک ببینید.)
این خوشه فاصله بسیار کمی با مرکز کهشکان راه شیری دارد و گرد و غبارهای فضایی اجازه مشاهده آن را تا سال 1990 نمیدادند. بنابراین تا قبل از این زمان، دانشمندان حتی از وجود چنین خوشهای نیز آگاه نبودند.
تصویر جدید توسط تجهیزات فروسرخ به ثبت رسیده است. در میانه خوشه Pistol Star آبیرنگ را میبینیم که یکی از درخشندهترین ستارههای کهکشان ماست. البته انتظار میرود که با فعالیتهای شدیدی که دارد، تنها چند میلیون سال دیگر دوام بیاورد و در نهایت از بین برود. همچنین ستارههای قرمز رنگی نیز در این خوشه دیده میشود که از عمر بسیار بسیار پایین آنها خبر میدهد.
تنها یک تصویر دیگر از این خوشه وجود دارد که در سال 1999 توسط هابل به ثبت رسیده بود. مقایسه دو تصویر از پیشرفت قابلتوجه هابل در تصویربرداری اجرام آسمانی نیز حکایت دارد.
تصوری که از پنلهای خورشیدی وجود دارد، صفحات سیاهرنگ بزرگی است که بر روی خانهها قرار میگیرند و انرژی موردنیاز را از طریق خورشید تامین میکنند. ولی این پنلها هر روز کوچکتر، سبکتر و در عین حال بهینهتر میشوند. چنین پیشرفتی، به راحتی حمل و نقل و استفاده از آنها منتهی میشود و آنها را به منبع همیشگی و قابلحمل انرژی تبدیل خواهد کرد.
اخیرا کمپین پنل خورشیدی جدیدی در وبسایت کیکاستارتر آغاز شده که نویددهنده آیندهای است که در هر ناکجاآباد که گیر افتاده باشید، یک منبع انرژی در کنار شما خواهد بود.
پنل جدید «سولار پیپر» (Solar Paper) نام دارد. طول، عرض و ضخامت آن به ترتیب 19 سانتیمتر، 9 سانتیمتر و 4 میلیمتر است. یک درگاه USB شارژ 0.45 اینچی نیز در بالای آن قرار دارد. یکی از این پنلها وزنی 127.5 گرمی و توانی 2.5 واتی دارد. در صورت نیاز میتوان پنلهای دیگری را نیز با آهنربا به آن متصل کرد.
در شرایط آب و هوایی خوب که دسترسی خوبی به آفتاب داشته باشید، دو پنل متصل به هم میتواند آیفون 6 شما را در 2.5 ساعت به صورت کامل شارژ کند. در مجموع میتوان تا چهار پنل با مجموع توان 10 وات را به هم متصل کنید. این میزان انرژی برای شارژ کامل یک آیپد ایر 2 در چهار ساعت کافی است.
این پنلها انعطاف دارند و در محل اتصال تا شده و مانند برگهای یک کتاب روی هم قرار میگیرند.
یکی از قابلیتهای استثنایی «سولار پیپر» ریاستارت اتوماتیک آن است. شارژرهای مشابه یک مشکل بزرگ دارند: اگر در هنگام استفاده یک ابر جلوی خورشید بیاید و یا در سایه قرار بگیرند، خاموش میشوند و باید به صورت دستی دوباره راهاندازی شوند. اما سولار پیپر این راهاندازی دوباره را به صورت اتوماتیک انجام میدهد.
میتوان هر دستگاه مجهز به پورت USB را با سولار پیپر شارژ کرد. از دوربینهای گوپرو و دیجیتال و اسپیکرهای بلوتوثی گرفته تا باتریهای اکسترنال و چراغ قوه و غیره.
هدف اولیه تولیدکنندگان سولار پیپر برای آغاز تولید 50 هزار دلار بوده که در هنگام نگارش این مطلب به 430 هزار دلار رسیده است؛ رکوردی بسیار خوب که تولید انبوه آن را تضمین خواهد کرد. تیم سازنده قول عرضه آن را برای سپتامبر داده است.
برای مشاهده ویدیو و معرفی بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
آخرین گزارشهای آماری موسسه StatCounter نشان میدهد که در حال حاضر مرورگر «گوگل کروم» محبوبترین مرورگر دنیای اینترنت است. اما محصول جدید مایکروسافت با نام Edge میخواهد برتر از مرورگر گوگل باشد.
Gabe Aul مدیر برنامه «اینسایدر» مایکروسافت اخیرا در وبلاگ ویندوز بنچمارکهای Microsoft Edge را منتشر کرده که نتایج حیرتانگیزی را به نمایش میگذارد.
بر اساس این بنچمارکها، مرورگر مایکروسافت توانسته عملکرد بسیار قابلتوجهی نسبت به گوگل کروم از خود نشان دهد. جالب است که تمامی این بنچمارکها به وسیله نرم افزارهای تولیدی گوگل و اپل مانند Google Octane، Apple JetStream و WebKit Sunspider انجام شده است.
نتایج بنچمارکها ثابت میکند که در تست WebKit Sunspider مرورگر Edge تا 112 درصد سریعتر از کروم است. همینطور در تست Google Octane این برتری به 11 درصد و در Apple JetSream به 37 درصد میرسد.
اگر این گزارش صحیح باشد، مرورگر مایکروسافت قطعا میتواند بهسرعت جایگاه برتری در ردهبندیهای مختلف از آن خود کند.
Edge به صورت پیشفرض در ویندوز 10 حضور خواهد داشت. کسانی که نسخه اصلی ویندوز 7 و ویندوز 8 را داشته باشند، میتوانند در انتهای همین ماه میلادی به صورت رایگان به ویندوز 10 آپگرید کنند.
در جهان دیجیتالی کنونی، راههای مختلفی برای ارسال اطلاعات و به اشتراکگذاری آنها وجود دارد. میتوان فایلها را از طریق اپهای پیامرسان نظیر واتساپ ارسال کرد که در آن امکان ضمیمه کردن عکس یا ویدئو نیز وجود دارد. علاوه براین برای به اشتراکگذاری فایل میتوان از سرویسهای ابری مانند دراپباکس یا گوگلدرایو استفاده کرد یا به سادگی از طریق ایمیل فایل را ارسال کرد تا گیرنده در سوی دیگر بتواند آن را در هر جا که بخواهد بارگذاری نماید. با این حال، شرکتهای پیشرو پیوسته به دنبال راههای جدیدی برای انتقال هستند تا از طریق آنها ضمن جلب رضایت کاربران از رقبای خود پیشی بگیرند.
در همین راستا کمپانی اپل حق ثبت اختراع (patent) جدیدی را به ثبت رسانده است که کاربران بتوانند با استفاده از آن دادههای خود را از طریق فرآیندهای سادهای چون دست دادن (handshaking) به اشتراک بگذارند. این پتنت جدید برای به اشتراکگذاری فایلها از طریق ساعت هوشمند این کمپانی طراحی شده و عملکرد آن به این ترتیب است که ساعت از طریق حسگرها، دست دادن میان دو فرد را شناسایی میکند و آنگاه اشتراک اطلاعات میان آنها را امکانپذیر میسازد.
نکته جالب این است که سطح به اشتراکگذاری اطلاعات براساس نحوه ارتباط میان دو فرد تعیین میشود. به طور مثال، اگر دو فرد به صورت رسمی با هم دست بدهند و یا صمیمانه دست خود را به هم بزنند (بزن قدش! یا اصطلاحا high five) ساعت سطوح متفاوتی از اطلاعات را در اختیار فرد دیگر قرار میدهد. ضمن آن که چگونگی این دسترسی نیز توسط خودِ کاربر قابل تعیین و تنظیم است. در حقیقت اپل پیشنهاد میکند که افراد با استفاده از همان gesture یا حرکاتی که در ارتباط با دیگران از آن استفاده میکنند، نحوه به اشتراکگذاری و سطح فایلهای منتقلشده را تعیین نماید. به طور مثال اگر در یک دیدار رسمی دو فرد به صورت رسمی با یکدیگر دست دهند، یا به هم تعظیم کنند، اطلاعات اداری و مشخصی از جمله کارت ویزیت و اطلاعات تماس میان آنها به اشتراک گذارده شود در حالی که در دیداری دوستانهتر که مثلا افراد به جای دست دادن صمیمانه دست خود را مشت کرده و به هم میزنند، اطلاعات خصوصیتری چون فیلمها و عکسها نیز به اشتراک گذاشته شود.
در واقع ساعتهای هوشمند با استفاده از حسگرهای حرکتیشان و بهرهگیری از ارتباط بیسیم با بورد کوتاه میتوانند آمادگی شما را تشخیص دهند. به این ترتیب با توجه به کوچک بودن صفحه نمایش ساعتهای هوشمند هیچ نیازی به لمس صفحه نمایش وجود نخواهد داشت. میتوان بهگونهای برای ساعت تعریف کرد که با بهرهگیری از هر نوع خاص از gesture حرکتی، نوع خاصی از اطلاعات جابجا شود. به طور مثال در صورتی که برای اولین بار فردی را میبینید و با او دست میدهید تنها اطلاعات تماس شما با طرف مقابل به اشتراک گذاشته شود.
البته این قابلیت امکان رمزگذاری برای دسترسی به فایلها را نیز در اختیار کاربران قرار میدهد که میتوانند علاوه بر کاربرد ارتباطی و gestureها از رمز عبور نیز برای امنیت بیشتر استفاده نمایند. با این حال ممکن است در کاربرد گستردهتر این پتنت مشکلات امنیتی نیز ایجاد شود. این قابلیت جدید تنها برای ارتباط میان محصولات اپل طراحی شده است و کاربران با اجرایی شدن آن میتوانند از طریق ساعت و یا آیفون خود این شیوه را به کار بگیرند.
البته هنوز مشخص نیست که این ویژگی جالبِ توجه چه زمانی در ساعت هوشمند اپل به صورت تجاری به کار گرفته خواهد شد اما به هر حال این طرح، نشان از شهامت اپل برای استفاده از پیشنهادات جدید دارد و آیندهای روشن را برای ساعتهای هوشمند و ابزارهای پوشیدنی ترسیم میکند.