آسمان دیجیتالی

خدایا ، یادم ده که یاد کردنت را از یاد مبرم

آسمان دیجیتالی

خدایا ، یادم ده که یاد کردنت را از یاد مبرم

۶ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

کد #۷۲۴* و شماره گیری آن از طریق تلفن همراه برای جمع آوری کمک های مردمی جهت زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص یافت؛ از پرداخت هرگونه وجه به حساب‌های غیر معتبر خودداری کنید.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، سایت هلال احمر نوشت: کد #724* و شماره گیری آن از طریق تلفن همراه برای جمع آوری کمک های مردمی جهت زلزله زدگان کرمانشاه اختصاص یافت لذا از پرداخت هرگونه وجه به حساب‌های غیر معتبر خودداری کنید.

پتو و کنسروجات تنها کمک غیرنقدی مورد نیاز مردم زلزله زده کرمانشاه است به همین دلیل استان ها از جمع آوری کالاهای دیگر پرهیز نمایند.

شماره کارت 6104337770064606  ، شماره حساب 99999 به نام هلال احمر نزد بانک‌های ملی، ملت، صادرات، رفاه،‌ مسکن،‌ دی، تجارت،‌ سپه،پارسیان، شهر،‌ آینده و رسالت،  702070(ارزی دلار) 800300 (ارزی یورو) بانک ملی و  1404440(ارزی دلار)  بانک ملت برای دریافت و ارسال کمک های نقدی به زلزله زدگان استان کرمانشاه منظور شده است.

منبع

  • آسمان دیجیتالی

همین الان یه مناجات خیلی قشنگ از حاج محمود کریمی گوش دادم که واقعا عالی بود و دلم نیومد نذارمش براتون.

یه جای خلوت گیر بیارید و حتما گوش بدید.

اشکتون جاری شد ما رو هم دعا کنید...


دانلود فایل صوتی مناجات با روی سیاه


  • آسمان دیجیتالی


مطلبی که لینکش را برایتان گذاشتم از وبلاگ "مرکز نزدیکی به خدا" است و طبق گفته نویسنده مطلب، بعد از تحقیقات بسیار به نتایجی رسیده اند که چندین نفر مبتلا به خودارضایی، با اجرای روش های گفته شده توانسته اند این عمل را برای همیشه ترک کنند.

مطلب کمی طولانی هست اما خیلی قشنگ و خودمونی نوشته و خودم بصورت سریع خوندمش و نکات واقعا ارزشمندی داخلش گفته شده.

توصیه میکنم شما هم حتما بخونید و به دیگران هم اطلاع بدید.


لینک مطلب ترک استمنا (کلیک کنید)


وب سایت زیر هم در این زمینه راه اندازی شده است:

  • آسمان دیجیتالی

کنترل شهوت با روزه گرفتن


یکی از راه‌های کنترل شهوت، روزه گرفتن است؛ پیامبر اسلام(ص) خطاب به جوانان فرمود:

«بر شما لازم است که ازدواج کنید، در صورتی که برایتان میسّر نیست، روزه بگیرید؛ زیرا که روزه شهوت را کنترل می‌کند»

  • آسمان دیجیتالی

علم چیست و علمدار کیست؟


پرسش :

 جریان عَلَم در واقعه کربلا چیست؟ آیا عَلَم های امروزی بیانگر همان عَلَم های واقعه کربلا است؟

 

پاسخ :

 در جنگ‌‌های زمان صدر اسلام و حتی قبل از آن معمولاً از علم (یا رایة) استفاده می‌شده و این عَلَم‌ در حقیقت همان چیزی بوده است که ما آن را امروزه پرچم می‌گوییم. معمولاً در جنگ‌ها علم (پرچم) را به دست شجاع‌ترین و جنگجوترین افراد می‌دادند و تا زمانی که پرچم در میان سپاه برفراز بود و روی زمین نیفتاده بود، سپاهیان انسجام داشتند، در حدیثی که از امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ نقل شده است، به همین مطلب اشاره شده است. حضرت می‌فرماید: «همیشه پرچم جنگ را به دست مردان شجاع و غیرتمند بسپارید زیرا مردان با استقامتند که، پرچم را تنها نگذارند و آن را رها نسازند... »[1] سید حسین معتمدی می‌نویسد: «سابقه عَلَم بسیار طولانی و قدیمی است و در اسلام و قبل از اسلام در بین کشورها و شهرها و جمعیت‌ها مرسوم بوده است.»[2] در روز عاشورا و در واقعه کربلا در سال 61 ه‍ نیز قطعاً از عَلَم استفاده شده است و آن علم به بعضی از اشکالی که امروزه مرسوم می‌باشد نبوده است، « امام حسین ـ علیه السلام ـ روز عاشورا پرچم جنگ را به دست برادرش حضرت عباس ـ علیه السلام ـ سپرد.»[3] «و زمانی که حضرت عباس ـ علیه السلام ـ خدمت امام آمد و از او اذن میدان طلبید. امام ـ علیه السلام ـ گریست و ابتدا اجازه نداد و فرمود : تو علمدار من هستی اگر تو به شهادت نایل شوی سپاه من از هم می‌پاشد.»[4]

اما در رابطه با علم‌های امروزی، یکی از نظرات افراطی این است که این علم‌ها و سایر آلات و وسائلی که در عزاداری استفاده می‌شود همه آن‌ها از اروپا و از مسیحیت وارد ایران شده‌اند. و در حقیقت این‌ها تقلیدی هستند از مراسم‌های مسیحیان در شهادت حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ . طبق این نظریه زنجیر زنی، تیغ زنی، موزیک و سنج زنی، مصیبت خوانی و نوحه سرایی از مسیحیت گرفته شده است که ایراداتی نیز به آن وارد است. برخی دیگر قائلند که این «علم ها» نماد «سرو» هستند و سرو درختی است که تسلیم روند طبیعی گیاهان نمی‌شود. و حتی در زمستان هم سرسبز است. یعنی همواره زنده است. درست همانند شهید که نمی‌میرد، و همواره زنده است. البته یک مطلب که تقریباً همه در آن اتفاق نظر دارند این است که سابقه این علم‌های جدید خیلی طولانی نیست.

اما در مقابل این نظریه، نظر دیگری وجود دارد که بسیار ضعیف است و در صدد انحراف اذهان عمومی است که می‌گوید: «... شکل و شمایل ظاهری «علم‌ها» به صلیب مسیحیان راه‌ میبرد (شبیه است). و به همین دلیل عجب نیست اگر کسانی به خطا بر این باور باشند که پدید آمدن علم‌ها نتیجه تقلید شیعیان از صلیبی‌ها است که مسیحیان در هنگام تظاهرات دینی در پیش دسته‌های خود راه‌ می‌برند.»[5] نویسنده این مقاله می‌نویسد: «علم‌ها بی کم و کاست سمبل و نماد «درخت سرو» است. زبانه‌های بلند علم‌ها چه از نظر شکل و چه از نظر نوع اهتزاز دقیقاً یاد‌آور درخت سرو هستند شما می‌توانید به نقش برجسته درخت سرو در پایین زبانه‌های علم ها نگاه کنید، سرو‌ درختی است که تسلیم زادمردی ادواری گیاهان نمی‌شود و همواره زنده می‌ماند. درست همانند شهید که نمی‌میرد و همواره زنده است.»[6]

نتیجه این که: اولاً سابقه‌ علم‌های امروزی سابقه‌ای خیلی طولانی نیست. حتی کسانی که قائلند این علم‌ها نماد سرو هستند به این مطلب معترفند.[7] ثانیاً در نظریه اول نوعی افراط مشاهده می‌شود چرا که این نظریه حتی مصیبت‌خوانی را هم تقلید از مسیحیان اروپایی معرفی می‌کند. که تمایز این دو نشان از یاوه بودن این نظریه دارد در حالی که ما معتقدیم مصیبت‌خوانی برای امام حسین ـ علیه السلام ـ از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ شروع شده است. برخی قائلند کنار گذاشتن این گونه علمات و تنها استفاده از پرچم مناسب‌تر و معقول‌تر است. در این رابطه سید حسین معتمدی می نویسد: «صاحبان عِلم و ادراک را اعتقاد بر این است که کنار گذاردن علمات و به جای آن، پرچم‌های سیاه و قرمز و سبز حسینی را برداشتن کاری بهتر و معقول‌تر و مناسب‌تر می‌باشد.»[8] علی رغم این نظریه ها سنت مردم در عزاداری ها در طول تاریخ ثابت کرده است تا عملی ممدوح و مورد تایید علما نباشد وارد عزاداری نمی شد. و بیان چنین ریشه هایی برای علم های امروزی فقط برای سست کردن مردم نسبت به عزاداری حسینی می باشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. عزاداری سنتی شیعیان، سید حسین معتمدی.

2. فرهنگ عاشورا، محدثی.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج100، ص51.

[2] . معتمدی، سید حسین، عزاداری سنتی شیعیان، قم، انتشارات عصر ظهور، 1378، ج1، ص589.

[3] . محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، 1374، ص321، و محمدی اشتهاردی، محمد، سوگنامه آل محمد، نشر ناصر، چاپ نهم، 1375، ص246.

[4] . محدثی، جواد، همان، ص321.

[5] . مقاله اهورا اشون، در سایت شارح، www.Sharehnewspaper.com

[6] . همان.

[7] . مراجعه شود به مقاله مذکور در سایت شارح، ایشان می‌نویسد: «من معتقدم که نقطه زایش علمات فقط چند سده قبل می‌باشد.»

[8] . معتمدی، سید حسین، پیشین، ج1، ص590.


منبع

  • آسمان دیجیتالی


مسأله:خمس را باید دو قسمت کنند، یک قسمت آن سهم سادات است و باید به سید فقیر، یا سید یتیم، یا به سیدی که در سفر درمانده شده بدهند و نصف دیگر آن سهم امام است که در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یا به مصرفی که او اجازه می‎دهد برسانند ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمی‎کند بدهد، در صورتی به او اذن داده می‎شود که بداند آن مجتهد و مجتهدی که از او تقلید می‎کند، سهم امام علیه‌السلام را به یک طور مصرف می‎کنند.

مسأله : سید یتیمی که به او خمس می‎دهند، باید فقیر باشد ولی به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر چه در وطنش فقیر نباشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصیت باشد یا خودش در معصیت باشد بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که عادل نیست می‎شود خمس داد ولی به سیدی که دوازده امامی نیست، نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد نمی‎شود خمس داد. و به سیدی هم که آشکارا معصیت می‎کند، اگر ندادن خمس به او موجب بازداشتن او از گناه شود بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : اگر کسی بگوید: سیدم نمی‎شود به او خمس داد، مگر آن که دو نفر عادل، سید بودن او را تصدیق کنند، یا در بین مردم به طوری معروف باشد که انسان یقین یا اطمینان پیدا کند که سید است.

مسأله : به کسی که در شهر خودش مشهور باشد که سید است، اگر چه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : کسی که زنش سیده است بنابر احتیاط واجب نباید به او خمس بدهد که به مصرف مخارج خودش برساند ولی اگر مخارج دیگران بر آن زن واجب باشد و نتواند مخارج آنان را بدهد جایز است انسان خمس به آن زن بدهد که به مصرف آنان برساند.

مسأله : اگر مخارج سیده‎ای که زوجه انسان نیست بر انسان واجب باشد، بنابر احتیاط واجب، نمی‎تواند از خمس خوراک و پوشاک او را بدهد یا آن که ملک او کند که به مصرف مخارج خودش برساند.

مسأله : به سید فقیری که مخارجش بر دیگری واجب است و او نمی‎تواند مخارج آن سید را بدهد، می‎شود خمس داد.

مسأله : احتیاط واجب آن است که بیشتر از مخارج یک سال به یک سید فقیر خمس ندهند.

مسأله : اگر در شهر انسان سید مستحقی نباشد و احتمال هم ندهد که پیدا شود، یا نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن نباشد، باید خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند و می‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد و اگر خمس از بین برود، چنان چه در نگهداری آن کو تاهی کرده، باید عوض آن را بدهد و اگر کوتاهی نکرده، چیزی بر او واجب نیست.

مسأله : هر گاه در شهر خودش مستحقی نباشد ولی احتمال دهد که پیدا شود اگر چه نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن باشد، می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و چنان چه در نگهداری آن کوتاهی نکند و تلف شود، نباید چیزی بدهد ولی نمی‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد.

مسأله : اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، باز هم می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند، ولی مخارج بردن آن را باید از خودش بدهد و در صورتی که خمس از بین برود، اگر چه در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد ضامن است.

 مسأله : اگر با اذن حاکم شرع خمس را به شهر دیگر ببرد، و از بین برود لازم نیست دوباره خمس بدهد. و هم چنین است اگر به کسی بدهد که از طرف حاکم شرع وکیل بوده که خمس را بگیرد و از آن شهر به شهر دیگر ببرد.

مسأله : اگر خمس را از خود مال ندهد و از جنس دیگر بدهد، باید به قیمت واقعی آن جنس حساب کند و چنان چه گران‎تر از قیمت حساب کند، اگر چه مستحق به آن قیمت راضی شده باشد، باید مقداری را که زیاد حساب کرده بدهد.

مسأله : کسی که از مستحق طلبکار است و می‎خواهد طلب خود را بابت خمس حساب کند، بنابر احتیاط واجب خمس را به او بدهد و بعد مستحق بابت بدهی خود به او برگرداند.

 مسأله : مستحق نمی‎تواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی کسی که مقدار زیادی خمس بدهکار است و فقیر شده و می‎خواهد مدیون اهل خمس نباشد، اگر مستحق راضی شود که خمس را از او بگیرد و به او ببخشد اشکال ندارد و در خمس هم مانند زکات قصد قربت معتبر است.


منبع

  • آسمان دیجیتالی